یک تحقیق در مدرسهای انجام شد که بدین قرار بود: وقتی زنگ تفریح زده میشد بچهها به حیاط میریختند و اطراف حیاط بازی میکردند و میخندیدند و بعد از زنگ تفریح به کلاس برمی گشتند. فردای آن روز حصارهای اطراف حیاط برداشته شد. تغییری که ایجاد شد چشمگیر بود. چون بچهها به مرکز حیاط آمده و با اضطراب و ناامنی و نه مثل همیشه در حیاط بازی میکردند. روز بعد که حصارها دوباره سر جایشان گذاشته شدند، دوباره بچهها با شادی و امنیت بازی میکردند.
بچهها ذاتاً نمیخواهند در دنیایی بدون مرز زندگی کنند. آنها دوست دارند والدینشان برایشان محدودیت و مرز بگذارند، از آنها محافظت کنند، به آنها غذا بدهند و بزرگشان کنند.
شیر دو لیوان
شکر ۴ ق غ
شکلات تخته ۵۰ گرم
خامه نصفه پاکت
بستنی لیوانی وانیلی کوچک یک عدد
آب سرد نصف پیمانه
پودر ژلاتین دو قاشق غ
من مواد بالا رو دو برابر کردم
ابتدا پودر ژلاتین رو با آب سرد مخلوط میکنیم ودر بخار کتری میزاریم تا کامل شفاف بشه
شکلات تخته ای و بستنی و خامه رو با هم مخلوط کرده و رو حرارت ملایم گاز می زاریم تا آب بشن بعد شکر و شیر رو اضافه میکنیم و هم میزنیم تا یکدست بشه ودر آخر که مایع میخواد به جوش بیاید از رو حرارت برمی داریم و ژلاتین رو اضافه میکنیم و هم میزنیم ودر قالب مورد نظر ریخته و۶ ساعت در یخچال قرار میدیم .
ﺍﺯ بزرگی ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ :
راز این امیدواری و آرامشی
که در وجودت داری چیست؟!
گفت :
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪ، تصمیم گرفتم ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ
ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﻨﺞ ﺍﺻﻞ ﺑﻨﺎ کنم :
ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﺭﺯﻕ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩ، ﭘﺲ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﺪﻡ!
ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ، ﭘﺲ ﺣﯿﺎ ﮐﺮﺩﻡ!
ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﻤﯽﺩﻫﺪ، ﭘﺲ ﺗﻼﺵ ﮐﺮﺩﻡ!
ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﮐﺎﺭﻡ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﻣﻬﯿﺎ ﺷﺪﻡ!
ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻧﯿﮑﯽ ﻭ ﺑﺪﯼ ﮔﻢ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ
ﻣﻦ ﺑﺎﺯﻣﯽﮔﺮﺩﺩ، ﭘﺲ ﺑﺮ ﺧﻮﺑﯽها ﺍﻓﺰﻭﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺪﯼها ﮐﻢ ﮐﺮﺩﻡ!
ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﻦ پنج ﺍﺻﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﻢ…
آخرین نظرات