چگونه کودکی با هوش پرورش دهیم؟
برای شروع لبخند بزنید، با شادی آغازکرده و با صبر و اشتیاق پیش می رویم.
گام اول:
اهداف تان از فرزندآوری را در سه جمله توضیح دهید.این کار به شما چشم اندازی از تصمیمی که گرفتید می دهد، اینجا ما به احساس مسئولیت حاصل از این تصمیم فردی نیازداریم. هرچند شما و همسرتان، هر دو در این تصمیم گیری، مشارکت داشتید، اما در این سبک کار،که مبتنی بر تغییر و رشد فردی است، تنها یک فرد، مدنظر است و او شما هستید.
ممکن است کودک شما ناخواسته و بدون برنامه ریزی به دنیا آمده باشد، هیچ تفاوتی ندارد، اگر مادر هستید وظیفه تان پرورش کودک خردمند با استفاده از سلاح عشق و مهرورزیست، و اگر پدر هستید قطعا داشتن فرزند خردمندی که باحمایت گری تان رشد می کند.
همان وظیفه لذت بخش افتخار آفرین خواهدبود؛ نکته قشنگ این است که وقتی با برنامه ریزی بچه دار می شویم ، مثل این است که خداوند به خواسته ما آری گفته، وای که چه لذتی دارد، اما وقتی کودکی ناگهانی به دنیا می آید، به نظرم، این همان نوازش خداوند برای ماست، این موهبت را شما توصیف می کنید؟ لبخندبزنید، به مراحل مهم نزدیک می شویم.
نکته مهم
زمانی که شما به عنوان پدر یا مادر انتخاب می شوید در واقع این انتخاب براساس میزان اشتیاق روح به رشد و شکوفایی معنوی صورت می گیرد.
گام دوم:
برای شروع باید به تعریف جامع وکاملی ازکودکم دست بزنم؛ این تعریف شامل نگاه ما به کودک مان می شود ،این همان رویکرد و برداشت ما از آن وجود معصوم دوست داشتنی است؛ ضمن اینکه به طور معمول ،او را به عنوان فرزند من ،با این نام و نشان و سن و جنس و نژاد و تحصیلات و……….. توصیف می کنیم ؛ حالا باید به توصیف اصالت فردی او که همان خیر و نیکی است، بپردازیم، این خیر و نیکی برآمده از ذات مقدس الهی است که درکالبد جنین دمیده شده(ونفخت فیه من روحی حجرایه 29)، یادمان باشدکه طبق آیه 172 سوره اعراف قبلا از او، عهد هم گرفته شده است این کار به ما یادآوری می کند،کودک فرشته خوی ما، واقعا چه کسی است. حالا به نظرشما فرزندی که متوجه شدیم،از روح خداوندی حیات دارد وبا اختیارخودش مارا انتخاب کرده چقدر آگاهانه تر و عمیق تر دوستش خواهیم داشت؟ و چون او جزئی ازخداوند است چقدر محترم تر و عزیزترخواهد بود؟
بیداری خردکودکم
کودکی که دوران خردسالی را می گذراند، بسیار بیشتر از خیلی از ما بزرگسالان خرد بیدار دارد، بدین روی، اولین و مهم ترین کاری که ما باید انجام دهیم، این است که آن خرد اصیل الهی را سرکوب نکنیم، باورکنیدکودکمان به غایت دانا و خردمند است.
چه کارهایی را انجام دهیم؟
دفترچه یادداشت و قلم را نزدیک بیاورید و لطفا به این سوال اساسی پاسخ دهید، برای آنکه کودک خردمندی داشته باشم ،باید چگونه پدر یا مادری باشم؟ این سوال بسیار مهم است، چرا که به شما چشم اندازی از چگونه بودنتان، درشرایط فرزند پروری ارائه می دهد، علاوه بر آن، این اولین گام برای خودسازی به حساب می آید، به شرط آن که به سوال ذکر شده به این شکل پاسخ بدهیدکه در یک صفحه ویژه گی های منفی که مایلید از شخصیت تان حذف شود و درصفحه ای مجزا ویژگیهای خوب و مثبتی که مایلید به خصلتهای شما، اضافه شود را بنویسید. به لبخندتان نیاز داریم.
چه کارهایی را انجام ندهیم؟
از نقش پدری یا مادری تان هویت نگیرید، فقط وظایف والدینی تان را انجام دهید. هرعملی که برخلاف کرامت و شان انسانی است را نباید انجام بدهیم، در واقع مهمترین وظیفه ما درقبال کودک مان برآورده کردن نیازهای او و سپس محافظت او، از خطر است، من اعتقاد دارم بقیه مسایل را او از مشاهده رفتار ما با همسر مان، دیگران وخودش خواهد اموخت، حالا دلیل اصرارم بر خودسازی و تغییر فردی روشن می شود.
به طور مشخص، خشونت با کودک (قهر،کم محلی،بی توجهی،داد و فریاد،تحقیر،توهین،محروم کردن،انتقام جویی،کنترل بیمارگونه،برخورد فیزیکی یاکتک زدن) مطلقا ممنوع است. دروغ گفتن به کودک، وتبعیض و مقایسه بین بچه ها هم از آن دسته اند. چرا که همه این اعمال برخلاف کرامت انسانی او است و باعث مدفون شدن خرد الهی اش می شود.
شاید خسته شدید لبخند بزنید به آخرش رسیدیم، حالابا هم برای افشای یک راز آماده می شویم و آن این است که برای کنترل کودک برای حرف شنوی، و اجرای صلاح دیدتان به عصبانیت و فریاد و تنبیه نیازی نیست، به او احترام بگذار و با عناوین دهان پرکن مخاطب قرارش بده او به حرفتان گوش می دهد، و آن قدر او را از محبت و عشق لبریزکن که اگر لحظه ای آن را از وی دریغ کردی یقینا فرامین ات را اجراکند، فقط یادتان باشد، این لحظات دریغ کردن عشق و محبت را طولانی نکنید زیرا نتیجه عکس می دهد و فضای درد می سازد، شاید هم شما را تبدیل به یک باج گیر عاطفی بکند.
مراقب باشید
برای مواقعی که از دست کسی یا چیزی به شدت عصبانی هستید، یک راهکارموثر، ارائه می شود: در این شرایط اسم شخصی که موجب خشم تان شده است را بیاورید و بگویید……………دوستت دارم، لحظاتی بعد این کار را در مورد خودتان هم انجام دهید، این کارمعجزه می کند و باعث می شود. شما از قلاب کسانی که خشم وضعف تان را می خواهند رها شوید وکنترل اوضاع را به دست بگیرید.
در آخر بدانید که از کودک تان قوی ترید، پس صبورتر، مهربان تر و خویشتن دارتر باشید.
دعا كردن داراي آثار و فوائدي براي ما است ؛ عقل به انسان مي گويد هر كاري كه برايت منفعت دارد انجام بده ،و به خاطر همين آثار و فوائد است كه انسان ها دعا مي كنند . دعا از برترين عبادتهاست اولياي خاص الهي كه تسليم محض اوامر او هستند از آن جهت كه اطاعت حق تعالي است دعا ميكنند و لذا دعايشان اجابت بشود يا نه، راضي هستند. هرچند آنان از دعا جز تقرب، چيزي نمي خواهند، اما خود دعا داراي آثار و فوايدي است كه هر دعاكنندهاي از آن بهرهمند خواهد شد، البته در صورتي كه آداب و شرايط آن را رعايت كند.
- با توجه به روايات به برخي از فوايد دعا اشاره مي كنيم:
1. كسب معرفت: از شرايط دعا، به دست آوردن معرفت لازم براي شناخت خود و خداست. اينكه انسان بداند فقير محض است و در همه چيز محتاج خداست و خداوند بينياز از ديگران و برآورنده نياز ديگران است و بداند كه هيچ چيزي بدون اراده خداوند واقع نميشود و هرچه را او اراده كند بيدرنگ محقق ميشود. »انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون« با اين معرفت انسان با تمام وجود و با اخلاص دعا خواهد كرد و همين باعث اجابت آن ميشود. امام صادق ـ عليه السّلام ـ در بيان آيه «فليستجيبوا لي و ليؤمنوا بي» ميفرمايند: » يعني مردم بدانند كه خداوند قادر است هر آنچه را بخواهند به آنان عطا كند.و وقتي از آن حضرت درباره علت عدم استجابت دعا پرسيدند، فرمود: » چون شما كسي را ميخوانيد كه او را نميشناسيد.
2. آرامش رواني: گاهي انسان در زندگي روزمره خود گرفتار مشكلاتي ميشود كه بر طرف كردن آن از توانش خارج است. و وارد آمدن فشار براي انجام كارهايي فراتر از توان مندي هاي آدمي در وي اضطراب ايجاد ميكند و اين اضطراب را نميتواند مدت درازي تحمل كند. بهترين راه حل براي از بين بردن اضطراب و به دست آوردن آرامش، دعا و راز و نياز با خداست چرا كه دعا برقراري ارتباط بنده با خداست. خدايي كه بر هر كاري تواناست. اين ارتباط انسان را اميدوار و دلگرم به قدرتي برتر ميكند كه اگر صلاح بداند به راحتي آن فشارها و سختيها را برطرف ميكند.
3. خودسازي: برقراري ارتباط با خداوند و با او به راز و نياز پرداختن در صورتي امكانپذير است كه اعمال او خلاف خواست پروردگار نباشد. قرآن كريم ميفرمايد: » خداوند دعاي كساني را اجابت ميكند كه ايمان داشته باشند و عمل صالح انجام دهندپس سخن گفتن با خدا و طلب حاجت از او، دلي پاك و عملي صالح لازم دارد. چنانكه حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند:» پرهيزگار باشيد و اعمالتان را صالح و درونتان را براي خدا خالص كنيد تا خداوند دعايتان را اجابت كند. و چون شرط به اجابت رسيدن دعا، ترك گناه است، كسي كه حقيقتا درخواستي از خدا دارد، مراقب اعمال و رفتار خود خواهد بود.
4. از بين بردن خودخواهي: براي استجابت دعا بهتر است انسان اول براي ديگران دعا كند سپس براي خود. چنانكه امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: » هر كس چهل مؤمن را قبل از خود دعا كند، دعايش مستجاب ميشود. همچنين پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميفرمايند:» وقتي كسي از شما دعا ميكند آن را عموميت دهد - و براي ديگران هم دعا كند - چرا كه باعث اجابت دعاست.«طلب خير براي ديگران در واقع مبارزه دروني با انحصار طلبي و خودخواهي است.
5. نجات از دوزخ: رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميفرمايند: » در قيامت امر ميشود عدهاي را به جهنم ببرند ، خداوند به مالك جهنم ميفرمايد: به آتش بگو پاهايشان را نسوزاند چونكه با آن به مساجد ميرفتند، صورتشان را نسوزاند به خاطر وضو گرفتنشان و دستهايشان را نسوزاند چون هنگام دعا دستها را بالا ميگرفتند…»
6. تشويق به فعاليت: امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: » دعاي چهار نفر اجابت نميشود: يكي از آنها كسي است كه در خانه بنشيند و از خدا روزي طلب كند.« و حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: » دعا كننده بدون عمل مانند تيرانداز بدون كمان است كه هيچ گاه دعاي او به اجابت نمي رسدكسي كه واقعا ميخواهد دعا كند بايد حداكثر شرايط اجابت آن را رعايت كند. يكي از آن شرايط كار همراه دعاست.
7. محبوبيت نزد خدا: انجام هر عبادتي انسان را محبوب درگاه حق تعالي ميكند و دعا يكي از آن عبادات و بلكه افضل آن است. خداوند در قرآن كريم از حضرت ابراهيم به خاطر دعاكردنش تعريف و تمجيد ميكند.
» ان ابراهيم لحليم اوّاه منيبامام باقر ـ عليه السّلام ـ در بيان اين آيه ميفرمايند:» اواه كسي است كه بسيار دعا ميكند.
8. جلب روزي: خداوند روزي دهنده تمام مخلوقات است اما با دعا ميتوان نعمتهاي بيشتر و بهتري به سوي خود جلب كرد. پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميفرمايند: »رزق و روزي به عدد قطرات باران از آسمان بر زمين نازل ميشود تا هر كس به اندازه خود دريافت كند، لكن خداوند زياده دهنده است پس از فضل خداوند نعمتهاي بيشتري درخواست كنيد.
9. دفع بلا: امام سجاد ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: » دعا و بلا با هم هستند تا روز قيامت و دعا بلا را دفع ميكند حتي در حاليكه نزول بلا قطعي شده باشد.«و حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: » امواج بلا را با دعا دفع كنيد.«
10. تقويت روحيه احساس مسئوليت نسبت به جامعه: دين اسلام همه ابعاد زندگي اجتماعي و فردي انسان را مورد توجه قرار داده است. همه افراد را نسبت به يكديگر و جامعه مسئول ميداند و اين مسئوليت را در قالب امر به معروف و نهي از منكر به عنوان يكي از فروع دين واجب كرده است و يكي از شرايط استجابت دعا را اين وظيفه ميداند. اميرمؤمنان ميفرمايند:» امر به معروف و نهي از منكر كنيد تا خداوند دعايتان را مستجاب كند.« و همچنين در وصيت خود به فرزندانش ميفرمايد:» امر به معروف و نهي از منكر را ترك نكنيد، مبادا خداوند اشرار امت را بر شما مسلط كند، بعد شما هرچه دعا كنيد، اجابت نشود.
11. شفاي دردها: امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: »دعا كنيد چرا كه دعا شفا دهنده دردهاست
12. به دست آوردن منزلت نزد خدا: امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: »نزد خداوند متعال، مقام و منزلتي هست كه كسي به آن نميرسد مگر با درخواست و دعا
13. از همه مهم تر اين كه خداوند با دعا است كه به ما اعتنا مي كند و در قرآن به صورت صريح مي فرمايد :قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزاما
بگو: «پروردگارم براى شما ارجى قائل نيست اگر دعاى شما نباشد شما (آيات خدا و پيامبران را) تكذيب كرديد، و (اين عمل) دامان شما را خواهد گرفت و از شما جدا نخواهد شد!»
يعني دعا باعث مي شود خدا به ما ارج و اعتنا قائل شود.
وقتي اين همه دعا فائده دارد ،چرا دعا نكنيم؟ هر انساني دعا مي كند تا از اين فوائد بهره مند شود.
مرگ واقعی چگونه است وفشار قبر چیست؟
آیا فشار قبر واقعیت دارد؟
جدا شدن روح از بدن هنگام مرگ قطعی ، در کسری از ثانیه انجام میشود . این لحظه چنان سریع اتفاق می افتد که حتی کسی که چشمانش لحظه مرگ باز است فرصت بستن آن را پیدا نمیکند . یکی از شیرین ترین تجربیات انسان دقیقا لحظه جدا شدن روح از جسم میباشد . یه حس سبک شدن و معلق بودن . بعد از مرگ اولین اتفاقی که می افتد این است که روح ما که بخشی از آن هاله ذهن است و در واقع آرشیو اطلاعات زندگی دنیوی اوست شروع به مرور زندگی از بدو تولد تا لحظه مرگ میکند و تصاویر بصورت یک فیلم برای روح بازخوانی میشود . شاید گمان کنیم که این اتفاق بسیار زمان بر است . زمان در واقع قرارداد ما انسانهاست . این ما هستیم که هر دقیقه را 60 ثانیه قرارداد میکنیم . اما زمان در واقع فراتر این تعاریف است . با مرور زندگی ، روح اولین چیزی که نظرش به آن جلب میشود، وابستگیهای انسان در طول زندگی میباشد . برخی از این وابستگی ها در زمان حیات حتی فراموش شده بود ولی در این مرحله دوباره خودنمایی میکند .میزان وابستگی دنیوی برای هرکس متغیر است . روح از بین خاطراتش وابستگی های خود را جدا میکند . این وابستگی ها هم مثبت است هم منفی . مثلا وابستگی به مال دنیا یک وابستگی منفی و وابستگی مادر به فرزندش هم نوعی دلبستگی و وابستگی مثبت محسوب میشود . ولی به هرحال وابستگی ست . این وابستگی ها کششی به سمت پایین برای روح ایجاد میکند که او را از رفتن به سمت هادی یا راهنما جهت خروج از مرحله دنیا باز میدارد . یعنی روح بعد از مرگ تحت تاثیر دو کشش قرار میگیرد . یکی نیروی وابستگی از پایین و دیگری نیروی بشارت دهنده به سمت مرحله بعد . اگر نیروی وابستگی ها غلبه داشته باشد باعث میشود روح تمایل پیدا کند که دوباره وارد جسم گردد . چون توان دل کندن از وابستگی را ندارد و دوست دارد دوباره آن را تجربه کند . به همین جهت روح به سمت جسم رفته و تلاش میکند جسم مرده را متقاعد کند که دوباره روح را بپذیرد . فشاری که به “روح” وارد میشود جهت متقاعد کردن جسم خود در واقع همان فشار قبر است . این فشار به هیچ وجه به جسم وارد نمیشود . چون جسم دچار مرگ شده و دردی را احساس نمیکند . پس فشار قبر در واقع فشار وابستگی هاست و هیچ ربطی ندارد که شخص قبر دارد یا ندارد . این فشار هیچ ربطی به شب زمینی ندارد و میتواند از لحظه مرگ شروع گردد . یکی از دلایل تلقین دادن به فرد فوت شده در واقع این است که به باور مرگ برسد و سعی در برگشت نداشته باشد . بعد از مدتی روح متقاعد میشود که تلاش او بیهوده است و فشار قبر از بین میرود . وابستگی ها باعث میشود که روح ، شاید سالها نتواند از این مرحله بگذرد . بحث روح های سرگردان و سنگین بودن قبرستانها بدلیل همین وابستگی هاست . گاهی تا سالها فرد فوت شده نمیتواند وابستگی به قبر خود و جسمی که دیگر اثری از آن نیست را رها کند .
به امید اینکه بتوانیم به درک این شعر برسیم
دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ .. بگذار و بگذر ببین و دل مبند چشم بینداز و دل مباز که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت … نگذارید گوشهایتان گواه چیزی باشد که چشمهایتان ندیده، نگذارید زبانتان چیزی را بگوید که قلبتان باور نکرده… “صادقانه زندگی کنید” ما موجودات خاکی نیستیم که به بهشت میرویم. ما موجودات بهشتی هستیم که از خاک سر برآورده ایم…
لطفاً این متن رو دقیق بخونید چون ارزش هر کلمه معادل دنیایی فهم و شعور هست.
آخرین نظرات