کودکی بستنیاش از دستش سر میخورد و روی فرش میریزد. مادر سراسیمه به طرفش میدود و پرتنش داد میزند: کی این بستنی رو ریخت؟
کودک هراسان و درمانده، نام یکی از بچههای فامیل یا همسایه را بر زبان آورده و میگوید فلانی.
مادر عصبانیتاش فروکش کرده و ادامه میدهد: عه؟ فلانی ریخته؟ چه بچهی بدی. میکُشمش. پسر من ماهه. بستنی رو روی فرش نمیریزه که.
پسر خوشحال و مسرور از این پیروزی و کلاهی که سر مادرش گذاشته، میخندد و میرود که به بازیاش برسد. مادر هم مینشیند برای پاک کردن فرش.
_ بیاییم چند ایراد این روش تربیتی را بررسی کنیم:
یک_مادر به کودک میآموزد که از حقیقت فرار کن و دروغ بگو.
دو_ کودک یاد میگیرد که مسئولیت کارهایش را نپذیرد و در شرایط سخت دیگران را متهم و مقصر کند.
سه_ کودک میفهمد بهجای حل کردن مسئله، صورت مسئله را پاک کند.
چهار_ کودک عذرخواهی کردن و شجاعت اخلاقی در پذیرش اشتباهش را نمیآموزد.
پنج_ کودک فکر میکند مصون از خطا است. و هیچگاه اشتباه نمیکند و اگر موضوعی پیش بیاید مقصرش حتما دیگران هستند.
شش_ کودک حس میکند که چقدر والدیناش سادهلوح هستند و به راحتی میشود آنها را فریب داد.
هفت_ مادر با تمیز کردن فرش به کودک میگوید تو هر خرابکاریای در طول زندگی کردی، دخالتی در بهبود شرایط نکن. چون دیگران میآیند و اوضاع را درست میکنند.
بیشتر کاستیهای رفتاری و شخصیتیِ در طول زندگی انسانها، مربوط به دوران کودکی و محیط و آموزشهاست.
شمایی که اسمتان را گذاشتهاید “بزرگتر” حواستان به رفتارتان با “کودکان” باشد.
رفتار #نوجوانان تکرار رفتار شماست.
نوجوان تمام رفتارهای والدین را مانند یک دوربین مخفی ضبط می کنند. طریقه رفتار شما در شرایط سخت یکی از مهم ترین نکاتی است که در آینده سرنوشت او را تحت تاثیر قرار می دهد و او را در برابر مشکلات مقاوم می سازد. در واقع او با ثبت تک تک رفتارهای شما در شرایط مختلف می آموزد که چگونه رفتار کند. پس خوب رفتار کنید و به نوجوان تان بیاموزید با کوچکترین اتفاق پرخاشگری نکند. این امر که در عمل به او بیاموزید که رفتار خوب تاثیرات مثبت خواهد داشت به او کمک می کند تا رفتارهایش را مطلوب تر کند. رفتار او تعیین کننده جایگاه اجتماعی او در گروه دوستان و بزرگسالان است. به او بگویید رفتار و منش خوب چگونه زندگی او را تغییر می دهد. هر رفتاری که کودک از روزهای اول در کنار خانواده اش تجربه می کند، به مرور عادت می شود و هر چقدر رفتارها سنجیده باشد، باعث می شود، موفق تر عمل کند.
در راه مشهد شاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند!!
به شیخ بهایی که اسبش جلو میرفت گفت:
این میرداماد چقدر بی عرضه است اسبش دائم عقب می ماند.
شیخ بهائی گفت:
کوهی از علم و دانش برآن اسب سوار است، حیوان کشش این همه عظمت را ندارد.
ساعتی بعد عقب ماند، به میر داماد گفت:
این شیخ بهائی رعایت نمیکند، دائم جلو می تازد.
میرداماد گفت:
اسب او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمیشناسد و میخواهد از شوق بال در آورد.
این است “رسم رفاقت…”
در غیاب یکدیگر حافظ آبروی هم باشیم…
آخرین نظرات