ریحانه

پنج قانون خوشبختی را، هیچ وقت فراموش نکنید!!!

? بیشتر ببخشید.
? ساده زندگی کنید.
? کمتر توقع داشته باشید!
? قلبتان را از نفرت پاک کنید.
? ذهنتان را از نگرانی‌ها دور کنید.

ﮐﻔﺶ ﮐﻮﺩﮐﻲ ﺭﺍ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺮﺩ، ﮐﻮﺩﮎ ﺭﻭﯼ ﺳﺎﺣﻞ نوﺷﺖ :
ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺩﺯﺩ…
ﺁنطﺮﻑ ﺗﺮ ﻣﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺻﯿﺪ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﺎﺳﻪ ﻫﺎ ﻧﻮﺷﺖ :
ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺳﺨﺎﻭﺗﻤﻨﺪ…
ﺟﻮﺍﻧﻲ ﻏﺮﻕ ﺷﺪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻧﻮﺷﺖ :
ﺩﺭﻳﺎﻱ ﻗﺎﺗﻞ…
ﭘﻴﺮﻣﺮﺩﻱ ﻣﺮﻭﺍﺭﻳﺪﻱ ﺻﻴﺪ ﻛﺮﺩ ﻧﻮﺷﺖ :
ﺩﺭﻳﺎﻱ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ…
ﻣﻮﺟﯽ آمد و ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﺴﺖ…
ﺩﺭﯾﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﮔﻔﺖ : “ﺑﻪ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﻧﻜﻦ ﺍﮔﺮﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺎﺷﯽ”
بر آنچه گذشت، آنچه شکست، آنچه نشد، حسرت نخور
زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد…

در کشاکش تمام سختی‌ها
و کم آوردن‌هایی که زندگی
برایمان رقم می‌زند،
هیچ‌گاه اسیرِ عظمت
درد و غم مباش؛
که خدای تو
از تمام آن‌چه که دلت را
آزرده، بزرگتر است…

در راه مشهد شاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند!!

به شیخ بهایی که اسبش جلو میرفت گفت:
این میرداماد چقدر بی عرضه است اسبش دائم عقب می ماند.

شیخ بهائی گفت:
کوهی از علم و دانش برآن اسب سوار است، حیوان کشش این همه عظمت را ندارد.

ساعتی بعد عقب ماند، به میر داماد گفت:
این شیخ بهائی رعایت نمیکند، دائم جلو می تازد.

میرداماد گفت:
اسب او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهائی بر پشتش سوار است سر از پا نمیشناسد و میخواهد از شوق بال در آورد.

این است “رسم رفاقت…”

در غیاب یکدیگر حافظ آبروی هم باشیم…

همیشه در زندگی خودت،
دو نفر باش
یکی برای خودت و یکی برای دیگری…
برای خودت زندگی کن
و برای دیگران زندگی باش…