در بیمارستان ها وقت شام و ناهار، غذاها خیلے متفاوت است. ?بہ یک نفر سوپ، چلوڪباب مےدهند، ?بہ یڪ نفر دیگر فقط سوپ مےدهند، ?بہ دیگری حتے سوپ هم نمےدهند و مےگویند ڪہ فقط آب بخور ?بہ یڪ ڪسے مےگویند ڪہ حتے آب هم نخور جالب است ڪہ هیچ ڪدام از این بیماران اعتراض… بیشتر »
کلید واژه: "حکمت"
پادشاهی هنگام پوست کندن سیبی با یک چاقوی تیز٬ انگشت خود را قطع کرد. وقتی که نالان طبیبان را میطلبید٬ وزیرش گفت: «هیچ کار خداوند بیحکمت نیست.» پادشاه از شنیدن این حرف ناراحتتر شد و فریاد کشید: «در بریده شدن انگشت من چه حکمتی است؟» و دستور داد وزیر را… بیشتر »
????گنجشک به خدا گفت، لانه ی کوچکی داشتم،
آرامگاه خستگیم، سرپناه بی کسی،
طوفان تو آن را ازمن گرفت کجای دنیای تو را گرفته بود؟؟
خدا گفت: ماری در راه لانه ات بود تو خواب بودی
باد را گفتم لانه ات را واژگون کند آنگاه تو از کمین مار پر گشودی
چه… بیشتر »
آخرین نظرات