ارسال شده در 12 مرداد 1396 توسط فاطمه عامری ( مشاور ) در تلنگر
شب سردی بود… پیرزن بیرون میوهفروشى زُل زده بود به مردمى که میوه مىخریدند. شاگرد میوهفروش، تُند تُند پاکتهاى میوه را داخل ماشین مشترىها مىگذاشت و انعام مىگرفت. پیرزن با خودش فکر مىکرد چه مىشد او هم مىتوانست میوه بخرد و ببرد خانه…… بیشتر »
This is the "Sidebar 2" container. You can place any widget you like in here. In the evo toolbar at the top of this page, select "Customize", then "Blog Widgets".
آخرین نظرات