#تلنگر ﻣﺎﻫﯽ ﻣﻮﻥ ﻫﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﮕﻪ ﺗﺎ ﺩﻫﻨﺸﻮ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﺁﺏ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﺗﻮ ﺩﻫﻨﺶ ﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﺴﺖ ﺑﮕﻪ … ﺩﺳﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﻮ ﺁﮐﻮﺍﺭﯾﻮﻡ ﻭ ﺩﺭﺵ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺑﺎﻻ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﭘﺮﯾﺪﻥ .. ﺩﻟﻢ ﻧﯿﻮﻣﺪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻨﺪﺍﺯﻣﺶ ﺍﻭﻥ ﺗﻮ، ﺍﻧﻘﺪ ﺑﺎﻻ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﭘﺮﯾﺪ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ !!…… بیشتر »
کلید واژه: "دیگران"
? حکیم بزرگ ژاپنی در صحرایی روی شنها نشسته و در حال مراقبه بود. مردی به او نزدیک شد و گفت: «مرا به شاگردی بپذیر!». حکیم با انگشت خطی راست بر روی شن کشید و گفت: «کوتاهش کن!». مرد با کف دست نصف خط را پاک کرد. حکیم گفت: «برو یک سال بعد بیا!» ? یک سال بعد… بیشتر »
موشی در خانه ی صاحب مزرعه تله موش دید ؛ به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد؛ همه گفتند : تله موش مشکل توست به ما ربطی ندارد ؛ ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید ؛ از مرغ برایش سوپ درست کردند؛ گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند؛ گاو را برای مراسم… بیشتر »
? ﷽ ? هیچ بندهاى مؤمن نیست مگر آن که هر خوبى که براى خود مىخواهد، براى مردم نیز بخواهد. “پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله)” بیشتر »
يكى از مهمترين نكات ايجاد رابطه خوب با فرزندتان، همسرتان يا دوستتان اين است: كه نگوييد تو نبايد اينگونه حس كنى، هميشه براى شروع، احساسات افراد را تاييد كنيد!! مثلا به همسرتان بگوييد"ميدونم از اينكه دير اومدم عصبانى هستى” “ميدونم الان… بیشتر »
آخرین نظرات